Frozen heart
Frozen heart
افسانه ( <-PostCategory-> )

  "بنام مادر"..مینویسم به عشق مادر،،،
پا به پای غم من پیر شد و حرف نزد...!
داغ دید از من و تبخیر شد و حرف نزد...!
شب به شب منتظرم بود و دلش پر آشوب.!
شب به شب آمدنم دیر شد و حرف نزد.!
غصه میخورد که من حال خرابی دارم...!
از همین غصه ی من سیر شد و حرف نزد!
وای از آن لحظه که حرفم دل او را سوزاند!
خیس شد چشمش و دلگیر شد و حرف نزد!
صورت پر شده از چین و چروکش یعنی!
مادرم خسته شد و پیر شد و حرف نزد

500x572_1462047667216445.jpg

دخترها وقتی ازدواج می‌کنن یه دغدغه دیگه به دغدغه‌هاشون اضافه میشه!

اینکه حالا شوهرم چی بپوشه!؟

آدمایی که عشقشون رو مثل کانال تلویزیون عوض میکنن

آخرش باید بشینن برفک تماشا کنن !مادرم مرا ببخش
اگر روزی بی حوصله بودم
اگر روزی بی اعتنایی کردم
بد اخلاقی هایم را جدی نگیر
که من بی تو هیچم...

رنگ چشمش را چه می پرسی ز من؟
رنگ چشمش کی مرا پابند کرد؟
آتشی کز دیدگانش سر کشید
این دل دیوانه را در بند کرد
 
 

میدونی چی بیشتر ازهمه آدمو داغون میکنه
اینکه هرکاری در توانت هست براش انجام بدی بعدبرگرده بگه:مگه من ازت خواسته بودم!

یه جایی هست که باید دستشو بکشی....

نگهش داری...

صورتشو میون دستات محکم بگیری....

توچشاش زل بزنی وبگی:

ببین

...من دوستت دارم.......د بفهم لعننتــــــــــــــی!!!
 
تنت را کوک کن ساعت بامداد ...

تيک تاک ميخواهد دلم !!

ساعت عشـــــق بازيـست ..

ثانيه به ثانيه در آغوشت خواهم ماند ...

چه آهنگ دلنشيني دارد ...

تيک تاک آغوشت .. !!
 

 


نظرات شما عزیزان:

MohadeseU2
ساعت17:36---19 مرداد 1395
وبت قشنگه ولی متن هایی که میزاری خیلی ریزه چشمم درد میگیره اگه امکانش هست بزرگتر تایپ کن
ممنون


محمد و مونا
ساعت17:09---18 تير 1393
خدایا ...!

حَواسَت هست ...؟!!!

این روزها٬

شیطان٬

بیشتر از تو٬ سُراغم را می گیرد ...!


محمد و مونا
ساعت21:22---17 تير 1393
سلام ممنون که بهم سرزدی لینکت کردم

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






+ نوشته شده در سه شنبه 12 خرداد 1393برچسب:,ساعت 12:49 توسط darknes |

مطالب پيشين
, ساعت 12:49" > افسانه